استانبول/خبرگزاری آناتولی
الهام علیاف، رئیس جمهور آذربایجان در اولین سالگرد جنگ 44 روزه آزادسازی قرهباغ و دیگر سرزمینهای اشغالی در گفتوگوی اختصاصی با تولگا اؤزگنچ، سردبیر بخش آسیا و قفقاز خبرگزاری «آناتولی» درباره آغاز این جنگ، اظهار داشت: اقدامات تحریکآمیز مکرر ارمنستان علیه آذربایجان در آن زمان شدت یافته بود. این اقدامات نشان دهنده آن بود که ارمنستان خود را برای جنگ جدیدی آماده می کند. تا به حال نتوانستم دلایل این اقدامات را درک کنم؛ اگر کشوری که 30 سال خاک یک کشور دیگر را اشغال کرده و خواهان جنگ جدیدی است باید دلیل آن بررسی شود.
وی افزود: در ژوئیه 2020 ارمنستان در منطقه مرزی حملات نظامی تحریکآمیز انجام داد که در نتیجه آن 13 سرباز و غیرنظامی جان خود را از دست دادند. آذربایجان در آن زمان پاسخ و واکنش لازم را نشان دشمن داد، اما ما از مرز دولتی عبور نکردیم. ما آنها را به سادگی از سرزمینهای آذربایجان که اشغال کرده بودند بیرون راندیم.
رئیس جمهور آذربایجان اذعان داشت: ارمنستان در ماه اوت یک گروه خرابکار فرستاد، آنها از خط مقدم عبور کردند و در آنجا سربازان ما آنها را خلع سلاح کردند. یک سال پیش در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل متحد گفتم که ارمنستان خود را برای جنگ جدیدی آماده می کند. سه روز بعد مواضع و شهرکهای ما دوباره مورد حملات توپخانهای قرار گرفت. مجددا شهید دادیم. یک عملیات ضد حمله گسترده به فرماندهی من آغاز کردیم و همانطور که می دانید این عملیات یک پیروزی بزرگ را به دنبال داشت.
علیاف تصریح کرد: وقتی به یک سال گذشته نگاه می کنیم تمامی این تحولات و رویدادها را می توانیم با دقت بیشتری تجزیه و تحلیل کنیم. به نظر می رسد که دولت ارمنستان که به تازگی بر سر کار آمده بود می خواست به هر طریقی موفقیت نظامی کسب کند، اما شکست تلخی را متحمل شدند.
در ادامه، مشروح این مصاحبه اختصاصی را میخوانید؛
- آیا امکان متوقف کردن این جنگ وجود داشت؟ آیا اعضای گروه مینسک یا عوامل دیگر می توانستند مانع این جنگ شوند؟
البته میتوانستند اجتناب کنند. من بارها نظرات خود را در مورد این موضوع بیان کردهام. اگر گروه مینسک در زمان خود فشار جدی به ارمنستان وارد میکرد البته که ارمنستان مجبور میشد مناطق اشغالی را ترک کند. در چنین شرایطی نیازی به جنگ نبود. اگرچه سه دولت که ریاست گروه مینسک را بر عهده دارند سه عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد هستند، اما آنها این فشار را وارد نکردند. اینها قدرتمندترین کشورهای جهان محسوب می شوند. مگر این کشورها این قدرت و امکان سیاسی را نداشتند تا بتوانند به ارمنستان هشدار جدی بدهند.
من بارها و بارها از گروه مینسک و دیگر کشورهای بزرگ درخواست کردم تا ارمنستان را تحریم کنند. این امر می توانست مانع جنگ شود. ما از تمام راهها برای حل مسالمتآمیز مشکل استفاده کردیم. اما من همیشه تاکید کردم که این وضعیت را نمی پذیریم، ما به هر قیمتی زمینهای خود را از اشغال نجات میدهیم.
دولت جدیدی که در سال 2018 در ارمنستان روی کار آمد نیز ضربه بزرگی به روند مذاکرات وارد کرد. زیرا اظهارات نامناسب و غیرمسئولانه آنها روند مذاکره را فلج کرد. در این مورد گروه مینسک باید اقدامات مثبت و شجاعانهای انجام می داد، اما آنها فقط نظارهگر بودند. البته که بزرگترین مسئول و مسبب آغاز جنگ دوم قرهباغ ارمنستان است. در عین حال دولتهای بزرگی که جلوی ارمنستان را نگرفتند نیز مسئولند.
- کشورهای مینسک استراتژی حفظ وضع موجود را در پیش گرفتند، پس از پیروزی این کشورها دیپلماسی رفت و برگشت (شاتل) در پیش گرفتند. چه فکری در این باره دارید؟ آیا این کار فایده ای خواهد داشت؟
روسای جمهور کشورهایی که ریاست گروه مینسک را در دوره اشغال بر عهده داشتند حدود 7-8 سال پیش تاکید کردند که وضع موجود غیرقابل قبول است و باید تغییر کند. ما نیز از این امر بسیار مثبت استقبال کردیم. من شخصاً نظرات خود را در مورد این موضوع بارها بیان کرده و گفتم که تغییر وضع موجود به معنای پایان اشغال است. اما پس از این توضیحات آنها به مراحل عملی نرسیدند. علاوه بر این آنها پس از مدتی از این بیانیه کنار کشیدند و بیانیه جدیدی از سوی روسا ارائه شد.
متأسفانه روسای دوره بعد نشان دادند که گروه مینسک قصد حل این موضوع را ندارد. در زمان جنگ 44 روزه ما آن را یکبار دیگر دیدیم. زیرا برخی از کشورها این موضوع را در سازمان ملل متحد علیه ما و با ریاست گروه مینسک در دستور کار قرار دادند. جنگ در جریان است ما در چارچوب حقوق بین الملل در جنگ برای عدالت هستیم، این کاملا ناعادلانه بود که هرگونه تحریم علیه ما در سازمان ملل مطرح شود.
با وجود اینکه حدود یک سال از پایان جنگ می گذرد هیچ پیشنهادی از سوی گروه مینسک وجود ندارد. اکنون هیچ اقدامی از گروه مینسک نمی بینیم. علیرغم اینکه حدود یک سال از پایان جنگ می گذرد، هیچ پیشنهادی از جانب آنها مطرح نشده، یک بار به آذربایجان آمدند و من به آنها گفتم، شما پیشنهاداتی بدهید، ما این مسئله را حل کردیم. مناقشه قره باغ به پایان رسیده است. هیچ واحد اداری به نام قره باغ وجود ندارد. این روزها نیز در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل متحد از تمام کشورها خواستم و گفتم، من درخواست می کنم که از این پس عبارت قرهباغ کوهستانی استفاده نشود. چنین بخشی در خاک آذربایجان وجود ندارد. منطقه قرهباغ و و زنگزور شرقی وجود دارد.
مناقشه قره باغ به پایان رسیده است. امروز مسائل جدیدی باید برای فعالیت گروه مینسک مطرح شود برای مثال اقدامات بازگشت اعتماد، بازکردن جادهها، حمایت از روند صلح، تلاش برای امضای توافق نامه صلح بین ارمنستان و آذربایجان؛ مینسک باید بستر چنین مواردی را فراهم کند.
- پس از واقعیت منطقه، سندی بین آذربایجان، ارمنستان و روسیه امضا شد. آیا از اجرای این سند همکاری 9 مادهای راضی هستید؟ آیا در سال گذشته به اندازه کافی اجرا شده است؟ چه چیزی از این موارد کم است؟
راضی هستم. زیرا مسائل اصلی آنجا برطرف شده است. ارمنستان با امضای این سند تعهداتی را به عهده گرفت و به این تعهدات عمل کرد. انجام این تعهدات بلافاصله پس از جنگ صورت گرفت. خروج نیروهای ارمنی از مناطق اشغالی آشکارا مطرح شده بود و استانهای آغدام، کلبجر و لاچین ظرف 20 روز پس از پایان جنگ به ما پس داده شد. آن زمان ارمنستان بسیار مسئولانه با این موضوع برخورد کرد. چرا؟ چون می ترسیدند. زیرا می دانستند که اگر این سند را در 10 نوامبر امضا نمیکردند، وضعیت آنها از این بدتر می شد.
هیچ نیرویی برای متوقف کردن ما وجود نداشت. در طول جنگ بارها به مردم آذربایجان گفتم که ارمنستان باید به ما تاریخ خروج از خاک ما را اعلام کند. هر زمان خاک ما را ترک کنند جنگ متوقف می شود. این تاریخ در 9 نوامبر به ما داده شد. ارمنستان کاپیتولاسیون را امضا کرد و در 10 نوامبر جنگ پایان یافت.
بنابراین راه حل آن مسائل مهم از این واقعیت ناشی می شود که ارمنستان در ترساست. آن وقت چه شد. نیروهای حافظ صلح آمدند و بعد از مدتی اجرای مسائل باقی مانده متوقف شد. در آنجا به صراحت تاکید شده است که نیروهای مسلح ارمنستان باید به طور کامل از سرزمین ما خارج شوند. اما آیا امروز این را می بینیم؟ خیر برعکس. 15-20 روز پس از پایان جنگ، یک گروه خرابکار از ارمنستان به کریدور لاچین که تحت کنترل نیروهای حافظ صلح است به سرزمینهای آزاد شده نفوذ کردند. ارتش آذربایجان همه آنها را شناسایی و دستگیر کرد. حالا آنها را اسیر جنگی می نامند. اما به کنوانسیون های بین المللی بروید. به چه کسی اسیر جنگی می گویند؟ آنها اسیر جنگی نیستند چرا که جنگ به پایان رسیده و توافق آتش بس در 10 نوامبر امضا شده است. هر سربازی که پس از آن اعزام می شود باید به عنوان یک عضو گروه خرابکاری شناخته شود.
موضوع دیگر باز شدن کریدورها است. در اعلامیه 10 نوامبر به وضوح تصریح شده است که باید بین سرزمین اصلی آذربایجان و جمهوری خودمختار نخجوان ارتباط برقرار شود. اما تاکنون عملی نشده است. ایجاد این راه زمان زیادی نمی برد چرا که فاصله جاده در این منطقه در مجموع 40 کیلومتر است. ما بیش از هزار کیلومتر راه را در یک سال پس از جنگ ساخته ایم، هم جاده خاکی و هم راه آسفالته. بنابراین باز کردن 40 کیلومتر جاده مشکل بزرگی نیست. ارمنستان نیز با این امر موافقت نمی کند و مذاکرات تاکنون بی نتیجه بوده است. ایروان شرایط اعلامیه 10 نوامبر را به شدت نقض می کند. ما فعلا صبر پیشه میکنیم اما این صبر حدی دارد. جنگ دوم قره باغ نشان داد که وقتی صبر ما تمام می شود چه اتفاقی می افتد. بنابراین به دولت ارمنستان فرصتی می دهیم تا همه شرایط اعلامیه 10 نوامبر را برآورده کرده و با مسئولیت عمل کند.
- کنترل کریدور لاچین توسط سربازان روسی انجام می شود. وقتی مساله فعالیت گروه های خرابکار را به آنان اطلاع دادید چه پاسخی دریافت کردید؟
بله ما اعتراضات قانونی خود را در مورد این شرایط به روسیه اعلام می کنیم. اما در آن زمان بود که گروه خرابکار وارد آنجا شد، در حالی که صلحبانان روسی هنوز به طور کامل مستقر نشده بودند. پس از 10نوامبر مدتی طول کشید تا نیروهای حافظ صلح روس که حدود 2 هزار سرباز هستند در آنجا مستقر شوند. باید منصف باشیم چرا که آنها هنوز کنترل کامل آن منطقه را در دست نگرفته بودند. ارامنه با استفاده از این فرصت به سرزمین های آزاد شده ما نفوذ کردند.
اما به طور کلی من می توانم فعالیت نیروهای حافظ صلح روسیه را مثبت ارزیابی کنم. مسائلی وجود دارد که از آنها راضی نیستیم و شکایاتی هم داریم. موضوع اول به بازدید غیرقانونی شهروندان خارجی از سرزمین ما مرتبط می شود که بارها این موضوع را مطرح کرده ایم. زیرا قره باغ سرزمین آذربایجان است. هیچ شهروند یا وسیله نقلیه خارجی نمی تواند بدون اجازه ما وارد این مناطق شود و باید از ما مجوز گرفته شود. با این حال باید بگویم که ورود غیرقانونی اتباع خارجی به قره باغ بسیار نادر است. در نتیجه سیاست و اصرار ما این روند اکنون در حال پایان است. ما همیشه إصرار داریم که حاکمیت و تمامیت ارضی ما به طور کامل مورد احترام قرار گیرد. البته مقامات ارشد روسیه مکرر به تعلق قره باغ به آذربایجان تاکید می کنند. سربازانی که در آنجا خدمت می کنند نیز باید فعالیت های خود را مطابق با آن انجام دهند.
- اخیرا نشستی میان وزرای دفاع ارمنستان و روسیه برگزار و پس از آن بیان شد که "روند تسلیح ارمنستان دوباره آغاز شده است". این جمله را چگونه ارزیابی میکنید؟ این موضوع چه تاثیری بر منطقه می گذارد؟ آیا ارتش نابود شده ارمنی اکنون سعی می کند با سلاحهای روسی دوباره مقاومت کند؟
وقتی ما در مورد این موضوع شنیدیم بلافاصله در خصوص آن از طرف روسی سوال کردیم. به ما اطلاع داده شد که این بیانیه منتشره در مطبوعات ارمنستان حقیقت را منعکس نمی کند و وزیر دفاع روسیه چنین جملاتی را نگفته است. این عمل زشت تبلیغات ارمنی است. ما به طور رسمی مطلع شدیم که چنین طرحی وجود ندارد. در مورد تسلیح رایگان ارتش ارمنستان ما پاسخ کافی از سوی روسیه دریافت کرده و آن را از دستور کار حذف کردیم. این نشان میدهد که ارمنستان دست از کارهای زشت خود برنداشته است. چنین دروغهایی اولا غیرمسئولانه و تحریک آمیز است. ثانیا ما بارها در دوران اشغال و پس از اشغال دیدیم که لابی ارمنی در ارمنستان و روسیه هر روز در تلاش است تا شکافی در روابط روسیه و آذربایجان ایجاد کند. اما روابط روسیه و آذربایجان در سطح بالایی قرار دارد و میتوانم بگویم که در روابط روسیه و آذربایجان هیچ مسئلهای فوری وجود ندارد. این تلاشهای تبلیغاتی ارمنستان موفقیتی برای آنها به همراه نخواهد داشت. نگرانی ما درباره تسلیح مجدد ارمنستان توسط روسیه قابل درک است.
هر از گاهی نظرات و اظهارات متفاوتی توسط نیروهای مسلح و سیاستمداران ارمنستان بیان می شود. در حالی که وزارت دفاع چنین اظهاراتی می کند، نخست وزیر پاشینیان میگوید که می خواهد با ترکیه دیدار کند. او در چند هفته گذشته چندین بار این موضوع را مطرح کرده است. سخنان پاشینیان را چگونه ارزیابی می کنید؟ به علاوه آیا این فکر برای ترکیه و آذربایجان کافی است؟ به عبارت دیگر آیا ارمنستان برای شروع تماسها (برای عادی سازی روابط) وظایفی دارد که باید انجام دهد؟
میدانید قبل از جنگ و در طول آن آنقدر اظهارات ضد و نقیض و غلط توسط حاکمان ارمنی وجود داشت که تعداد آنها قابل محاسبه نیست. اکنون می توانیم چنین نمونه هایی را ساعت ها نشان دهیم. در حالی که ما شهرها و روستاها را آزاد می کردیم آنها خبر از تصرف دوباره میدادند. وقتی پرچم های خود را در شهرهای آزاد شده خود برافراشتیم، آنها آن را انکار کردند. به عبارت دیگر این ویژگی آنهاست که سفید را سیاه و سیاه را سفید می نامند.
بنابراین صادقانه بگویم وقتی آنها بیانیهای صادر میکنند زیاد جدی نمی گیریم. زیرا ترکیبی از دروغ، خواستههای تحقق نیافته، رویاها و تحریکات در آن وجود دارد. یکی از نمادهای دولت گرایی در هر جایی، مسئولیت پذیر بودن است اما ما این را از طرف ایروان نمی بینیم. در مورد عادی سازی روابط ارمنستان و ترکیه نیز ما البته خواهان صلح در کل منطقه هستیم. من فکر می کنم که پلتفرم 3+3 که توسط رئیس جمهور اردوغان پیشنهاد شده بهترین راه برای رسیدن به این هدف باشد. آذربایجان، روسیه، ترکیه و ایران از آن حمایت کردند، ارمنستان با آن مخالف است. ارمنستانی که با این امر مخالف است، اکنون میگوید که می خواهد روابط خود را با ترکیه عادی کند.
اگر دنبال عادی سازی روابط هستید ابتدا به این پیشنهاد پاسخ مثبت دهید. در غیر این صورت دوباره شاهد تناقضها خواهیم بود. البته هر زمان که اظهارات رسمی مقامات ارمنستان با سیاست واقعی منطبق باشد تجزیه و تحلیل آن آسان تر خواهد بود. شما همچنین به خوبی می دانید که در قانون اساسی ارمنستان ادعای ارضی علیه ترکیه وجود دارد. آنها باید آن را رها کنند. چگونه یک کشور ناتوان و کاملاً متلاشی شده مانند ارمنستان می تواند ادعای سرزمینی خود را علیه کشور بزرگی مانند ترکیه مطرح کند؟ این چیزی شبیه یک بیماری روانی است. آنها باید ادعاهای خود علیه آذربایجان را کنار بگذارند. آنها باید روابط خود را با آذربایجان عادی کنند و من مطمئن هستم که طرف ترکیه همیشه طرفدار صلح و همکاری گسترده در منطقه است. سیگنال های بسیار مثبتی از ترکیه می آید اما در ارمنستان این امر باید به درستی ارزیابی شود.
- در اینجا سوالی که مطرح است اینکه چه نوع قدرتی پشت ارمنستان است که به خواسته ها و روابط کشورهای منطقه اهمیتی نمیدهد، آنها چه برنامه ای دارند که سعی می کنند چنین تصمیماتی را اجرا کنند؟
این را دانشمندان و تحلیلگران سیاسی علاقهمند به این موضوع میتوانند بهتر توضیح دهند، اما من از طریق تجربه خود میتوانم بگویم که بسیاری از اقدامات آنان غیر منطقی است. به عبارت دیگر این رویکردی غیرواقعی و بر اساس رویاها و خواسته های تحقق نیافته است.
- به همکاری منطقهای اشاره کردید. شما و رئیس جمهور اردوغان مدام درباره ایجاد بستر همکاری 6 جانبه از جمله ایران صحبت می کنید. با این حال اخیرا تصاویری منتشر شده که نشان دهنده ورود کامیونهای ایرانی به ارمنستان و خانکندی در خاک آذربایجان است. شما نیز نسبت به این موضوع اعتراض کردهاید. بلافاصله پس از آن نیز ایران از آغاز رزمایش نظامی در این منطقه خبر داد. می خواهم نظر شما را در این زمینه جویا شوم؟
این یک اتفاق بسیار شگفت آور است، زیرا چنین اقدامی در دوران 30 ساله استقلال آذربایجان رخ نداده بود. البته هر کشوری میتواند هر رزمایش نظامی را که میخواهد در خاک خود انجام دهد. این حق حاکمیت اوست. اما سوال اینجاست که چرا اکنون و چرا در مرز ما؟ این سوالات را نه من بلکه جامعه آذربایجان میپرسند. آذربایجانیهای سراسر جهان آن را می پرسند.
همچنین این سوال مطرح میشود که چرا در دوره اشغال چنین تمریناتی انجام نشد. چرا وقتی ارامنه در جبرئيل، زنگیلان و فضولی بودند ایران رزمایش نظامی برگزار نکرد؟ چرا این کار پس از آزادسازی این سرزمین ها و پایان 30 سال اسارت و اشغال صورت میگیرد؟ اینها سوالاتی مشروع هستند. البته ما تمایل نداریم اتفاقی بیفتد که به همکاری بلند مدت منطقه آسیب برساند. آذربایجان در اینجا نیز بسیار مسئولانه رفتار میکند و امیدوارم واکنشهای احساسی نسبت به اقدامات قانونی ما موقتی باشند.
البته اولین بار نیست کامیون های ایران به طور غیرقانونی به منطقه قره باغ می روند. این اتفاق در دوره اشغال نیز بارها رخ داده بود. ما از مجاری مختلف نارضایتی خود را به طرف ایرانی ابراز کردیم، اما این روند ادامه یافته است. پس از پایان جنگ نیز دالان لاچین مقابل چشم ما قرار دارد و فاصله موقعیتهای نظامی ما تا جاده منتهی به خانکندی شاید 5-6 متر است. ما دارای امکانات فنی کافی در امتداد کریدور لاچین و همچنین در اطراف شوشا و سایر مناطق هستیم. همچنین ما از طریق دوربین، ماهواره و پهپاد منطقه را تحت کنترل داشته و ورود کامیونهای ایرانی به آنجا را ثبت کردهایم. به همین دلیل در ماه جولای به کارکنان دفتر ریاست جمهوری دستور دادم که با سفیر ایران در آذربایجان صحبت کنند چرا که تمایل داشتیم این موضوع به صورت دوستانه حل و روند مذکور متوقف شود. تداوم این روند بی احترامی به ما و تمامیت ارضی آذربایجان است و باید متوقف میشد.
اطلاعات مربوط ب چند کامیون وارد شده، چه چیزی آورده و بردهاند و پلاک تمامی آنها را در اختیار داریم. ابتدا موضوع در مطبوعات مطرح شد اما آنها چه کردند؟ سعی کردند پلاک های ارمستان را روی کامیون های ایرانی بچسبانند. در واقع آنها خواستند ما را فریب دهند و اینقدر با عجله اینکار را انجام دادند که نوشتههای فارسی روی تانکر بالای خودرو باقی مانده بود. در این وضعیت پس از یک ماه ما به طور رسمی یک یادداشت دیپلماتیک به تهران ارسال و سفیر این کشور را به وزارت امور خارجه احضار کردیم. اعتراض آذربایجان را اعلام و خواستار توقف این روند شدیم. این اتفاق مربوط به اواسط آگوست است و امیدوار بودیم که این موضوع به پایان برسد. با این حال بین 11 آگوست تا 11 سپتامبر تقریبا 60 کامیون ایرانی به طور غیرقانونی به سمت قرهباغ حرکت کردند.
برای جلوگیری از این امر اکنون اقدامات عملی را انجام داده ایم. رفتار و اقدامات ما مسئولانه و بر اساس روابط دوستانه است. بار اول هشدار شفاهی، بار دوم یادداشت رسمی و بار سوم از طریق ایستهای بازرسی، مرزبانی، گمرک و پلیس وارد عمل شدیم. بنابراین ما کنترل جاده ای را که از سرزمین آذربایجان عبور می کند به دست گرفته و بعد از آن شمار کامیونهای ورودی به قرهباغ به صفر رسید. آیا لازم بود کار به اینجا برسد؟
در مجموع 25000 نفر در منطقه قره باغ که تحت کنترل نیروهای حافظ صلح روسیه است، زندگی میکنند. آیا این بازار آنقدر مهم است؟ آیا این تجارت آنقدر مهم است که شما آشکارا به کشوری که دوست و برادر می بینید بی احترامی کنید؟ البته ما از تمامی حقوقی که توسط کنوانسیونهای بین المللی و حقوق بین الملل تعیین شده، استفاده کردیم.
- حالا که در خصوص مشکلات حمل و نقل صحبت شد، آیا کریدور زنگزور جزو شروط عادی سازی روابط با ارمنستان است؟
البته که این یک شرط است. زیرا این امر در اعلامیه 10 نوامبر بیان شده و ارمنستان این تعهد را پذیرفته است. اگر این تعهد انجام نگیرد، پس عادی سازی روابط چگونه می تواند رخ دهد. بار دیگر تاکید میکنم که ارمنستان باید دوره پس از جنگ را بسیار دقیق تحلیل کند. اکنون شرایط کاملا متفاوت است. وضعیت کنونی نسبت نیروها را به وضوح نشان می دهد. در دوره اشغال ما می دانستیم که چه فرصت هایی برای ما و ارتش ارمنستان وجود دارد. ما مدتها پیش می دانستیم که توازن را به نفع خود تغییر داده ایم و اکنون همه دنیا آن را میبینند. بنابراین در شرایط کنونی من فکر میکنم که ارمنستان باید تلاشهای بیشتری برای عادی سازی روابط خود با آذربایجان انجام دهد. زیرا این برای آنها مهم است. ما می توانیم بدون آن زندگی کنیم. ما به سرزمین خود بازگشتیم و وضعیت آنها بدتر شد. اول از همه ارمنستان باید مایل به عادی سازی روابط خود با ترکیه باشد. در عین حال باید روابط خود با آذربایجان را نیز عادی کند. اجازه دهید مرزهای خود را با ترکیه و آذربایجان مشخص کند. آنها باید تمایل بیشتری نسبت به ما برای انجام این کار داشته باشند.
اکنون برخی در ارمنستان و همچنین بعضی سیاستمداران خارجی ما را متهم به اشغال اراضی ارمنی می کنند. اولا این یک دروغ است. ثانیا چرا وقتی ارمنستان به ما حمله کرد صدای خود را بلند نکردید؟ چرا چشمانتان را بسته بودید؟ به مدت 30 سال نه تنها اشغال ادامه داشت، بلکه تمام آثار تاریخی و مذهبی ما تخریب شد. چرا ندیدید؟ روسای گروه مینسک بارها آنجا حضور یافتند. آنها در آغدام، کلبجر، فضولی و جبرئیل بودند. در طول دوره اشغال 30 ساله فقط 2 ماموریت تحقیقاتی ارسال و گزارش تهیه شد. در این گزارشها نیز به همه جنایات ارمنیان تاکید شده است. آخرین مأموریت تقریباً 10 سال پیش انجام شد. ما بارها و بارها از روسای گروه مینسک برای اعزام مجدد بازرسان درخواست کردیم. آنها شهرکی غیرقانونی در اراضی اشغالی ایجاد کرده و ارامنه سوریه، لبنان و دیگر کشورها را در آنجا اسکان داده بودند. طبق همه کنوانسیون های بین المللی این جنایت جنگی است. کسانی که اشغال 30 ساله را ندیده و اکنون از اشغالی که وجود ندارد سخن میگویند یا کور هستند یا ناسپاس و یا منافق هستند.
ما به سرزمین اجدادی خود که 30 سال در آنجا نبودیم بازگشتهایم. اگر ارمنستان می گوید مرز از آنجا عبور میکند، چرا کسی در آنجا نبود؟ اگر مرز مشاست پس بیایید از مرز محافظت کنید. ما آمدیم در آن کوهها مستقر شدیم و طبق نقشه هایمان در سرزمینهای خودمان حضور داریم. باز هم به این موضوع برمیگردم ارمنستان باید واقعیت امروز را در مورد مرزها درک کند. آنها باید به زودی شرایط ما را بپذیرد تا مساله حل شده و هر دو طرف مرزهایشان را بشناسند.
- آیا احتمال نشست مشترک شما و آقایان پوتین و پاشینیان برای گفتگو در مورد مشکلات کنونی منطقه در آیندهای نزدیک وجود دارد؟
ما یکبار یک جلسه سه جانبه داشتیم. در اوایل سال جاری یک نشست سه جانبه در مسکو برگزار کردیم. در آن نشست مسائل مربوط به دوران پس از جنگ مورد بحث قرار گرفت زیرا تنها 2 ماه از پایان جنگ گذشته بود. پس از آن هیچ دیدار سه جانبهای در سطح روسای جمهور صورت نگرفت. با این حال یک گروه کاری در سطح معاونان نخست وزیر تشکیل شد. در این گروه کار بر روی افتتاح کریدور زنگزور انجام شد، اما در ابتدای ماه ژوئن ارمنستان به دلیل انتخابات به حضور خود در آن پایان داد. در اواسط آگوست این گروه دوباره تشکیل جلسه خواهد داد. من فکر می کنم این گروه یک قالب مهم است زیرا اگرچه هنوز نتیجهای حاصل نشده اما تماس میان طرفین برقرار است.
ما مطالعات گسترده ای را برای ایجاد کریدور زنگزور در آذربایجان آغاز کرده ایم. در زنگیلان راه آهن، بزرگراه و فرودگاه در حال ساخت است. فکر می کنم ما کارها در سرزمین خود را ظرف 2 سال به پایان می بریم زیرا حجم کارها در اینجا بسیار زیاد است. طول راه آهن و جاده در خاک ارمنستان 40 کیلومتر است. این را می توان در 1 تا 1.5 سال انجام داد.
- شما پروژه های بسیار بزرگی را در کمتر از یک سال در سرزمین های آزاد شده انجام دادهاید. به عنوان مثال فرودگاه فضولی و بزرگراهها. شما زیرساخت بزرگراه ها را تا مرز ارمنستان ایجاد کردهاید. هم در اطراف این پروژهها و هم در آن منطقه ارامنه نیز زندگی می کنند، در مورد آینده آنها چه می توانید بگویید؟
درست است. ما بدون فوت وقت کارهای بازسازی را شروع کردیم که نشان دهنده قدرت کشور ماست. زیرا تنها پول برای اجرای این اقدامات کافی نیست. باید منابع، کارکنان، امکانات فنی و سرمایه انسانی وجود داشته باشد. ما همه نیروها را بسیج کردیم. تا پایان برق کل منطقه را تکمیل خواهیم کرد و کار ساخت جاده ادامه دارد.
ما این کار را در درجه اول برای شهروندان خود انجام میدهیم تا بتوانیم این منطقه را بازسازی کنیم و اجازه دهیم آوارگان (جنگ اول قرهباغ) به سرزمین خود بازگردند. اکنون اولین پروژه روستای پایلوت در استان زنگیلان تا پایان سال یا اوایل سال آینده آماده میشود. ارامنه ساکن قره باغ نیز این را می بینند زیرا آنها تلویزیون های ما را تماشا می کنند و به رادیوهای ما گوش می دهند. در اینجا آنها می بینند که چه کاری در حال انجام است. تصادفی نیست که افرادی از مردم ارمنستان به مواضع نظامی ما در شوشا آمدند و درخواست کردند که در این مشاغل گنجانده شوند. آنها در وضعیت بیکاری، بدبختی و ناامیدی به سر می برند. ما نگاه مثبتی به آن داریم اما جنبه قانونی آن باید کاملا حل شود. ارمنی های ساکن آنجا را به عنوان شهروندان خود می پذیریم. آنها در خاک آذربایجان زندگی می کنند و قره باغ همیشه قلمرو آذربایجان بوده است. این امر در دوره شوروی، دوره قبل و دوره اشغال صادق بود. ما آنها را شهروندان آذربایجان می دانیم آنها نیز باید آن را بپذیرند. آنان باید از شر تبلیغات ارمنی خلاص شوند. نگاه ما به آینده صلح آمیز است و دیگر جنگ نمیخواهیم. اگر جریانات کینه توزانه در طرف ارمنی رشد نکند ما دوباره جنگی را آغاز نمی کنیم. اگر در ارمنستان شاهد تهدیدی علیه خود باشیم باید آن تهدید را از بین ببریم. این حق مشروع ماست.
بنابراین 25 هزار ارمنی ساکن قره باغ نیز می توانند در کارهای ساختمانی و بازسازی شرکت کنند. ما همچنین در روستاهایی که آنها زندگی می کنند فرصت هایی را برایشان فراهم میکنیم. برنامه های ما برای قره باغ و زنگزور شرقی در دست بررسی است. طرح جامع شهر آغدام تصویب شده و در آینده نزدیک طرحهای جامع شهرهای جبرئيل و فضولی و به طور کلی تمامی اراضی آزاد شده به تصویب می رسد. ما می توانیم همین کار را در روستاهایی که ارامنه در قره باغ زندگی میکنند نیز انجام دهیم. پس از جنگ دهها سفر به مناطق انجام دادم و در برخی از روستاهای محل سکونت ارمنیان با مناظری روبه رو شدم که من را متحیر کرد. واقعا یک وضعیت غیر انسانی در آنجا حاکم است. جامعه ای که 30 سال در چنین وضعیت ننگینی زندگی کرده می خواهد روزهای خوبی را ببیند. آبادی فقط از آذربایجان خواهد آمد. ما حسن نیت را نشان می دهیم و امیدواریم آنها درک کنند که آینده شاد و مرفه فقط به دولت آذربایجان بستگی دارد.
- نظر شما در مورد آینده روابط ترکیه و آذربایجان چیست؟
رئیس جمهور اردوغان در سالهای گذشته صدای بهحق جمهوری آذربایجان را در مجامع مهم بین المللی به گوش جهانیان رسانده است. این موضوع (قرهباغ) همیشه از مهمترین موضوعات سیاست خارجی ایشان بوده است. خوشحالیم که او این بار این جملات را در مجمع عمومی سازمان ملل بیان کرد. این امر بار دیگر نشان داد که ترکیه و رجب طیب اردوغان همیشه در کنار آذربایجان قرار دارند.
آقای اردوغان در اولین ساعات جنگ اعلام کرد که آذربایجان تنها نبوده و ترکیه در کنار آذربایجان است و این به ما قدرت و نیروی معنوی بیشتری میدهد. روابط دو کشور بسیار نزدیک و صمیمی است. به مدت 10 سال ما راه زیادی را طی کرده و روابط خود را به عالیترین سطح رسانده ایم. بارها گفتهام که چنین الگویی از همکاری، دوستی و برادری در سراسر جهان وجود ندارد.
کشورهای زیادی وجود دارد که با وجود تاریخ، تبار و قومیت مشترک اختلافات زیادی با یکدیگر دارند. چنین نمونه هایی هم در خاورمیانه و هم در پسا شوروی فراوان است. این تلاشهای ویژه ما است که چنین قصر زیبایی از روابط را بر بنیاد تاریخی و فرهنگی بسیار قوی احداث کنیم. هم آقای رجب طیب اردوغان و هم من. جنگ دوم قره باغ این را بار دیگر نشان داد. ترکیه با بودن در کنار ما این پیام را به تمام جهان داد که "دخالت نکنید و آذربایجان در مسیر درست است". اگر دخالت کنید، ترکیه را در مقابل خود خواهید دید.' طبیعتا این امر این یک مزیت بزرگ برای ما بود.
پس از جنگ دوم قره باغ روابط ما به سطوح بالاتر از پیش نیز رسید. پس از پایان جنگ رئیس جمهور محترم را به شوشا دعوت کردم. من گفته بود که تا ایشان شوشا نیامدهاند، نمایندگان سایر کشورها صبر خواهند کرد.
امضای بیانیه شوشا روابط ما را به سطح بالاتری رساند. با این اعلامیه روابط خود را از سطح "دوفاکتو" به سطح "دوژوره" ارتقا دادیم. ما پیشتر نیز در همه زمینهها متحد بودیم اما اکنون آن را رسمی کردیم. با تقویت روابط، پروژه های مشترک نیز افزایش می یابد و همبستگی و برادری ما الگویی برای همه همسایگان است.