ایران

کارشناس مسائل خاورمیانه: ایران باید استراتژی خود در قبال منطقه را بازتعریف نماید

دکتر ازگی اوزون، کارشناس مسائل خاورمیانه می‌گوید «حکومت ایران در حال گذر از یک دوره دشوار است و طی این دوره باید تصمیمات مهمی از جمله بازتعریف استراتژی دفاعی خود اتخاذ کند».

20.03.2025 - به‌روز رسان : 20.03.2025
کارشناس مسائل خاورمیانه: ایران باید استراتژی خود در قبال منطقه را بازتعریف نماید

استانبول/خبرگزاری آنادولو

به نظر دکتر اِزگی اوزون، استاد دانشگاه و کارشناس مسائل خاورمیانه، حکومت ایران در حال گذر از یک دوره دشوار است و طی این دوره باید تصمیمات مهمی از جمله "بازتعریف استراتژی دفاعی" خود اتخاذ نماید.

دکتر اوزون در گفتگو با خبرنگار آنادولو با اشاره به کاهش نفوذ ایران در منطقه پس از هفتم اکتبر 2023 و به ویژه سقوط رژیم بعث در سوریه، گفت: «البته ایران همچنان حضور خود در عراق را حفظ کرده و در عین حال، جنبش انصارالله در یمن به عنوان یک بازیگر برجسته‌تر ظاهر شده است. اگرچه نیمی از محور مقاومت متحمل شکست و خسارت شده، اما نیم دیگری از آن همچنان به فعالیت‌ خود ادامه می‌دهد.

همان‌طور که می‌دانید، پس از جنگ غزه، شاهد عقب‌نشینی تدریجی ایران به همراه ساختاری که "محور مقاومت" نامیده می‌شود، بوده‌ایم. بدون شک، شکست نظامی حزب‌الله لبنان و سپس فروپاشی حکومت سوریه در این روند بسیار تأثیرگذار بوده است. البته ایران همچنان حضور خود در عراق را حفظ کرده و در عین حال، جنبش انصارالله در یمن به عنوان یک بازیگر برجسته‌تر ظاهر شده است. اگرچه 50 درصد از محور مقاومت متحمل شکست و خسارت شده، اما نیم دیگری از آن همچنان به فعالیت‌ خود ادامه می‌دهد. البته، با روی کار آمدن ترامپ، شاهد دو تحول مهم در منطقه بودیم:

نخست؛ فشار فزاینده‌ای بر عراق وجود دارد. یعنی آمریکا و اسرائیل بر دولت عراق برای انحلال نیروهای حشد الشعبی فشار وارد می‌کنند. به‌تازگی، نتانیاهو نیز علائمی مبنی بر احتمال انجام یک عملیات نظامی و حملاتی در عراق (توسط اسرائیل) مخابره کرده است.

دوم؛ طی روزهای اخیر، در یمن تحولات مهمی رخ داده است. جنبش انصارالله کشتی‌های اسرائیلی یا کشتی‌هایی که به اسرائیل کمک می‌کنند و با آن همکاری تجاری دارند را در منطقه باب‌المندب هدف قرار داده است.

در مقابل، نیروهای آمریکایی نیز مواضع حوثی‌ها را هدف قرار داده‌اند که منجر به تلفات در میان حوثی‌ها شده است. با این حال، درگیری‌ها همچنان ادامه دارد و هیچ نشانه‌ای از عقب‌نشینی مشاهده نمی‌شود. همچنین، در عراق نیز هنوز تصمیم قطعی درباره انحلال حشد الشعبی اتخاذ نشده است. در این زمینه، بحث‌های داخلی همچنان جریان دارد. ما می‌دانیم که درخواست‌هایی برای صدور فتوا از سوی آیت‌الله سیستانی جهت انحلال حشد الشعبی مطرح شده است، اما وی تاکنون تمایلی به این موضوع نشان نداده است.

همچنین، ادعاهایی مبنی بر حضور نیروهایی مانند تیپ‌های فاطمیون و زینبیون که پیش‌تر در سوریه جنگیده‌اند، در پایگاه‌های حشد الشعبی در عراق مطرح است. بنابراین، این مناطق همچنان به مقاومت خود ادامه می‌دهند. اما در این میان، در ایران چه می‌گذرد؟ ایران پیشتر خود را برای مذاکرات جدید با آمریکا آماده می‌کرد. زمانی که ترامپ به قدرت رسید، ایران تحت تأثیر درخواست‌ها و شاید هدایت‌های او، وارد یک روند مذاکره شد. اما این روند دچار وقفه شده است.

دلیل اصلی این وقفه، گام‌هایی بود که ترامپ در جهت بازگرداندن تحریم‌های مجدد علیه ایران و اجرای سیاست فشار حداکثری برداشت. در پی این اقدامات، چند روز پیش نامه‌ای به ایران ارسال شد. محتوای دقیق این نامه هنوز مشخص نیست، اما بر اساس برخی گزارش‌ها، به نظر می‌رسد که لحن تهدیدآمیزی در آن وجود داشته است. این مسئله از گزارش‌های منتشر شده و اظهارات طرفین قابل برداشت است. در حال حاضر، به نظر می‌رسد که سناریوی پیش روی ما این است: آمریکا از ایران می‌خواهد که برنامه هسته‌ای خود را به‌طور کامل کنار بگذارد و تنها در این صورت ممکن است مذاکرات پیرامون توافق هسته‌ای از سر گرفته شود.

این اولین برداشت ما از شرایط کنونی است. دومین موضوعی که احتمالاً در این نامه مطرح شده، درخواست عقب‌نشینی دیگر عناصر محور مقاومت یا حداقل انحلال برخی گروه‌ها مانند حشد الشعبی به عنوان یک پیش‌شرط برای ادامه مذاکرات است. یعنی این دو موضوع، تا حدودی در این نامه دیده می‌شود. از تحلیل‌ها و اظهارات مقامات چنین برداشت می‌کنیم. اما آیا ایران این خواسته‌ها را می‌پذیرد؟ اگر به دکترین دفاعی ایران نگاه کنیم، می‌بینیم که این دکترین تاکنون بر دو اصل استوار بوده است:

رساندن برنامه غنی‌سازی هسته‌ای به یک آستانه خاص، نه به‌عنوان دستیابی به سلاح هسته‌ای، بلکه به‌عنوان یک مکانیسم دفاعی. 2. محور مقاومت، که در واقع بخش مهمی از استراتژی دفاعی فرامرزی ایران محسوب می‌شود. حال، آیا ایران ممکن است هر دو عنصر را کنار بگذارد تا تحریم‌های اقتصادی لغو شوند؟ در شرایط فعلی، چنین چیزی بعید به نظر می‌رسد. ایران برای چنین اقدامی، نیاز به یک مکانیسم دفاعی جایگزین دارد که بتواند آن را جایگزین یکی از این دو اصل کند.

ایران باید یک سازوکار دفاعی جدید پیدا کند تا شاید بتواند از یکی از این دو مؤلفه چشم‌پوشی کند یا روند عقب‌نشینی راهبردی خود را کمی تسریع نماید. اما این سازوکار سوم چه می‌تواند باشد؟ تاکنون از سوی ایران هیچ نشانه‌ای از برنامه، طرح یا پروژه‌ای در این زمینه مشاهده نشده است. به‌ویژه از منظر نظامی و سیستم‌های دفاعی، تاکنون هیچ نشانه‌ای از چنین برنامه‌ای دریافت نکرده‌ایم. آیا نفوذ ایران در منطقه کاهش یافته است؟ بله، می‌توانیم ببینیم که نفوذ ایران کاهش پیدا کرده و در عوض بازیگران جدیدی در حال مطرح شدن هستند. یکی از این بازیگران، ترکیه است، به‌ویژه در چارچوب مسئله سوریه.

می‌دانیم که ترکیه در تلاش است تا برخی بازیگران را در میدان سوریه گرد هم آورده و به نوعی به توافق برساند. این مسئله در فرآیند بازسازی سوریه نیز مؤثر خواهد بود. همین موضوع در مورد لبنان نیز صدق می‌کند؛ هیچ کشوری تاکنون وارد هیچ روند بازسازی مشخصی نشده، اما همچنان به چنین اقدامی نیاز دارد. عراق نیز در شرایط مشابهی قرار دارد. با این حال، یک نکته قابل توجه این است که از زمان جنگ غزه، موازنه‌های قدرت به‌شدت تغییر کرده است. ایران از برخی مناطق عقب‌نشینی کرده و در نتیجه، بازیگران جدیدی مطرح شده‌اند. اما در میان این بازیگران، کشورهای حوزه خلیج‌ بیش از دیگران خود را نشان می‌دهند.

به‌ویژه از لحاظ قدرت اقتصادی. به نظر می‌رسد که در فرآیند بازسازی اقتصادی این مناطق، کشورهای خلیج‌ نقش پررنگ‌تری ایفا خواهند کرد. کشورهایی مانند امارات متحده عربی، تا حدی قطر و عربستان سعودی احتمالاً تأثیر بیشتری در این زمینه خواهند داشت. یکی از دلایل کاهش نفوذ ایران در این مناطق، تنها عامل نظامی نیست. ایران در حالی که پس از سال 2014 و در دوره تشدید جنگ‌های داخلی در این مناطق سرمایه‌گذاری نظامی انجام داد، انتظار می‌رفت که در کنار آن، سرمایه‌گذاری اقتصادی نیز صورت گیرد.

به نظر می‌رسد که در افکار عمومی این کشورها چنین انتظاری وجود داشت. اما ایران به این انتظارات پاسخ نداد و در نتیجه، در برخی مناطق، برداشت عمومی نسبت به ایران تضعیف شد. سوریه یکی از این نمونه‌هاست. همچنین، نظرسنجی‌های افکار عمومی در عراق نشان می‌دهد که دیدگاه مردم نسبت به ایران در سال‌های اخیر به تدریج رو به کاهش بوده است. بنابراین، ایران در حال گذر از یک دوره دشوار است و باید تصمیمات مهمی اتخاذ کند. یکی از این تصمیمات، نحوه بازتعریف استراتژی دفاعی آن خواهد بود.

البته، هنگام بررسی استراتژی دفاعی، این سؤال مطرح می‌شود که آیا باید تحریم‌های اقتصادی را در نظر گرفت؟ زیرا در حال حاضر، به نظر می‌رسد که این دو مسئله کاملاً در تضاد با یکدیگر قرار دارند. ایران نمی‌تواند هم‌زمان هم دفاع و توان نظامی خود را تقویت کند و هم از تحریم‌های اقتصادی رهایی یابد. در شرایط کنونی، چنین امکانی برای ایران وجود ندارد. از سوی دیگر، اگر ایران بخواهد با همان استراتژی‌های گذشته در خاورمیانه ادامه دهد، باید توجه داشت که تأثیرگذاری این استراتژی‌ها تا حد مشخصی بوده است، به‌ویژه از زمان جنگ غزه. بنابراین، ایران نیاز دارد تا راهبردهای جدیدی تدوین کند و در این میان، قدرت اقتصادی بیش از پیش اهمیت پیدا می‌کند.

داشتن یک اقتصاد قوی و تبدیل شدن به یک قدرت اقتصادی مستلزم آن است که ایران در مسیرهای تجاری و کریدورهای اقتصادی منطقه نقش پررنگ‌تری ایفا کند. این مسائل برای آینده ایران اهمیت حیاتی دارند و باید در دوره‌های آینده به آنها بیشتر توجه شود. ایران باید در این حوزه‌ها سرمایه‌گذاری کند و به این مسائل به‌عنوان بخشی از سیاست خارجی خود بیندیشد. در حال حاضر، این‌ها مهم‌ترین نکاتی هستند که می‌توان در مورد سیاست خارجی ایران بیان کرد.»

خبرگزاري آناتولي اخبار خود از طريق سامانه مدیریت خبر (HAS) براي مشترکین رسانه‌ای ارسال و فقط بخشي از آنها را خلاصه و در وبسايت خود منتشر ميكند. بنابراين براي دريافت اخبار كامل ما، لطفا تماس گرفته و مشترك شويد!